یک سبد شعر و غزل

متن مرتبط با «درخت» در سایت یک سبد شعر و غزل نوشته شده است

درخت

  • سرگذشت درخت می‌داندرقم سرنوشته می‌خواندگرچه با رقص و ناز در چمن استسرنوشت درخت، سوختن است…آن درخت کهن منم كه زمانبر سرم راند بس بهار و خزاندست و دامن تهی و پا در بندسر كشیدم به آسمانِ بلند.‌شبم از بی‌ستارگی، شب گوردر دلم پرتو ستاره‌ی دورآذرخشم گَهی نشانه گرفتگه تگرگم به تازیانه گرفتبر سرم آشیانه بست كلاغآسمان، تیره گشت چون پر زاغمرغ شبخوان كه با دلم می‌خواندرفت و این آشیانه خالی ماندآهوان، گم شدند در شب دشتآه از آن رفتگان بی ‌برگشتگر نه گل دادم و بر آوردمبر سری چند سایه گُستردمدست هیزم شكن فرود آمددر دل هیمه بوی دود آمد.کنده‌ی پیر آتش اندیشمآرزومند آتش خویشمبشنوید بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها